۵ معنی و کاربرد مختلف فعل دو بخشی hang on در انگلیسی و فارسی
غالب افعال دو بخشی انگلیسی یا افعال عبارتی (English Phrasal Verbs) دارای معنایی idiomatic هستند و معنای آنها ممکن است متفاوت با کلمات تشکیل دهنده باشد.
در این مطلب ۵ معنی و کاربرد متفاوت یکی از کاربردی ترین افعال دو بخشی یا افعال عبارتی انگلیسی یعنی hang on را بررسی میکنیم!
۱
hang on = صبر کردن
= to wait for a short time
مثال:
Hang on a minute – I’ll be there in a second.
یه ثانیه صبر کن الان میام!
۲
hang on (to) = If you hang onto something, you hold it very tightly.
= چیزی را محکم گرفتن /محکم به چیزی چسبیدن
مثال:
hang on tight!- it’s going to be very bumpy!
محکم بشین ! الان (مسیر) پر از دست انداز میشه!
۳
hang sth on sb = to blaim sb for sth
چیزی را تقصیر کسی انداختن (بویژه وقتی آن شخص احتمالاً مقصر نیست)
مثال:
I wasn’t anywhere near the house when the window was broken, so you can’t hang that on me!
موقع شکستن پنجره من اصلاً اطراف خونه نبودم، پس نمیتونی بگی من مقصر بودم!
۴
hang on/upon sb’s words = pay careful attention
= to wait for a short time
مثال:
Hang on a minute – I’ll be there in a second.
یه ثانیه صبر کن الان میام!
۵
hang on/upon sth = depend on sth
= به چیزی بستگی داشتن
مثال:
Everything depends on the outcome of this meeting!
همه چیز به نتیجهی این جلسه بستگی داره!