مکالمه روزمره زبان انگلیسی
در این مطلب به بررسی و مکالمه روزمره و آشنایی با اصطلاحات و موضوعات مختلف می پردازیم و در هر بخش فایلی صوتی مربوط به همان مکالمه را قرار میدهیم. در هر بخش علاوه بر متن انگلیسی ترجمه و برگردان فارسی آن مکالمه نیز قرار داده شده است که کمک شایانی به شما خواهد کرد.
مکالمه روزمره زبان انگلیسی – سلام و احوال پرسی
مکالمه اول – سلام و احوال پرسی
سلام، در چه حالی؟
A: Hi, how are you doing?
من خوبم، خودت در چه حالی؟
B: I’m fine. How about yourself?
من خیلی خوبم. ممنون که پرسیدی.
A: I’m pretty good. Thanks for asking.
مشکلی نیست. چطوری؟
B: No problem. So how have you been?
عالی هستم. تو چطور؟
A: I’ve been great. What about you?
خوب هستم. دانشگاه می روم.
B: I’ve been good. I’m in school right now.
کدام دانشگاه می روی؟
A: What school do you go to?
به پی سی سی می روم.
B: I go to PCC.
از آنجا خوشت می آید ؟
A: Do you like it there?
خوب است. دانشگاه واقعا بزرگی است.
B: It’s okay. It’s a really big campus.
موفق باشی در دانشگاه.
A: Good luck with school.
خیلی ممنون.
B: Thank you very much.
مکالمه دوم – سلام و احوال پرسی
خوبی؟
A: How’s it going?
من خوبم. تو چطور؟
B: I’m doing well. How about you?
بهتر از این نبودم. ممنون
A: Never better, thanks.
خب اخیرا چطور بودی؟
B: So how have you been lately?
اتفاقا خیلی خوب بودم. تو چطور؟
A: I’ve actually been pretty good. You?
من در حال حاضر دانشگاه می روم.
B: I’m actually in school right now.
کدام دانشگاه درس می خوانی ؟
A: Which school do you attend?
به دانشگاه پی سی سی می روم.
B: I’m attending PCC right now.
لذت می بری در آنجا؟
A: Are you enjoying it there?
بد نیست. کلی آدم آنجا هست.
B: It’s not bad. There are a lot of people there.
موفق باشی.
A: Good luck with that.
ممنون.
B: Thanks.
مکالمه سوم – سلام و احوال پرسی
امروز در چه حالی؟
A: How are you doing today?
عالی هستم. شما چطور؟
B: I’m doing great. What about you?
من کاملا خوب هستم، ممنون از شما.
A: I’m absolutely lovely, thank you.
همه چیز خوب است؟
B: Everything’s been good with you?
بهتر از این نبوده ام. خودت چطور؟
A: I haven’t been better. How about yourself?
تازگی دانشگاه می روم.
B: I started school recently.
کجا دانشگاه می روی؟
A: Where are you going to school?
به پی سی سی می روم.
B: I’m going to PCC.
تا الان چطور بوده است؟
A: How do you like it so far?
تا الان که خوب بوده است. کلاس هایم خیلی خوب هستند.
B: I like it so far. My classes are pretty good right now.
برایت آرزوی موفقیت می کنم.
A: I wish you luck.
خیلی ممنون.
B: Thanks a lot.
مکالمه روزمره زبان انگلیسی – آب و هوا
مکالمه اول – آب و هوا
امروز، روز بدی است.
A: It’s an ugly day today.
می دانم. فکر می کنم که باران بیاید.
B: I know. I think it may rain.
وسط تابستان است، امروز نباید باران بیاید.
A: It’s the middle of summer, it shouldn’t rain today.
عجیب خواهد بود.
B: That would be weird.
بله، مخصوصا از آنجایی که هوا ۹۰ درجه است.
A: Yeah, especially since it’s ninety degrees outside.
می دانم، وحشتناک خواهد بود اگر باران بیاید و بیرون گرم باشد.
B: I know, it would be horrible if it rained and it was hot outside.
بله، وحشتناک خواهد بود.
A: Yes, it would be.
واقعا آرزو می کنم که هر روز انقدر گرم نبود.
B: I really wish it wasn’t so hot every day.
منم همینطور. تا زمستان روز ها را خواهم شمرد.
A: Me too. I can’t wait until winter.
من هم زمستان را دوست دارم ولی گاهی اوقات خیلی سرد می شود.
B: I like winter too, but sometimes it gets too cold.
من سرما را به گرما ترجیح می دهم.
A: I’d rather be cold than hot.
منم همینطور.
B: Me too.
مکالمه دوم – آب و هوا
امروز هوا خیلی خوب به نظر نمی آید.
A: It doesn’t look very nice outside today.
راست می گویی. فکر کنم که بعدا باران بیاید.
B: You’re right. I think it’s going to rain later.
وسط تایستان نباید باران بیاید.
A: In the middle of the summer, it shouldn’t be raining.
به نظر درست نیست.
B: That wouldn’t seem right.
با در نظر گرفتن اینکه بیرون هوا ۹۰ درجه است، باران آمدن عجیب خواهد بود.
A: Considering that it’s over ninety degrees outside, that would be weird.
دقیقا، اگر باران بیاید، هوا خوب نخواهد شد. چون خیلی گرم است.
B: Exactly, it wouldn’t be nice if it started raining. It’s too hot.
می دانم، کاملا درست می گویید.
A: I know, you’re absolutely right.
امیدوارم روزی هوا خنک شود.
B: I wish it would cool off one day.
من هم همین آرزو را دارم، دوست دارم زمستان زود تر بیاید.
A: That’s how I feel, I want winter to come soon.
از زمستان لذت می برم، اما گاهی خیلی سرد می شود.
B: I enjoy the winter, but it gets really cold sometimes.
می دانم که چه می گویی، ولی من ترجیح می دهم سردم باشد تا گرم.
A: I know what you mean, but I’d rather be cold than hot.
من هم دقیقا همین حس را دارم.
B: That’s exactly how I feel.
مکالمه سوم – آب و هوا
کاش امروز، روزی بهتر بود.
A: I wish it was a nicer day today.
موافقم. امیدوارم باران نیاید.
B: That is true. I hope it doesn’t rain.
وسط تابستان که بارن نمی آید.
A: It wouldn’t rain in the middle of the summer.
اگر الان هوا شروع به باریدن کند، عجیب خواهد بود.
B: It wouldn’t seem right if it started raining right now.
عجبیب خواهد بود، اگر در هوای ۹۰ درجه ای باران بیاید.
A: It would be weird if it started raining in ninety degree weather.
هر بارانی الان بیهوده خواهد بود.
B: Any rain right now would be pointless.
درسته. واقعا بیهوده خواهد بود.
A: That’s right, it really would be.
امیدوارم کمی هوا خنک شود.
B: I want it to cool down some.
منظورت را می فهمم، نمی توانم تا زمستان صبر کنم.
A: I know what you mean, I can’t wait until it is winter.
زمستان عالی است. ولی کاش بعضی وقت ها انقدر سرد نمی شد.
B: Winter is great. I wish it didn’t get so cold sometimes though.
من زمستان را به تابستان ترجیح می دهم.
A: I would rather deal with the winter than the summer.
منم همین حس را دارم.
B: I feel the same way.
مکالمه چهارم – آب و هوا
عجب روز خوبی است.
A: It’s such a nice day.
بله، روز خوبیست.
B: Yes, it is.
به نظر می رسد به زودی باران بگیرد.
A: It looks like it may rain soon.
بله، امیدوارم باران بگیرد.
B: Yes, and I hope that it does.
چرا؟
A: Why is that?
هوای صاف پس از باران را دوست دارم.
B: I really love how rain clears the air.
منم همینطور. پس از باران همیشه بوی تازگی می آید.
A: Me too. It always smells so fresh after it rains.
بله، ولی من هوای شب را پس از باران دوست دارم.
B: Yes, but I love the night air after it rains.
واقعا؟ چرا؟
A: Really? Why is it?
چون می توانی ستاره ها را به خوبی ببینی.
B: Because you can see the stars perfectly.
واقعا امیدوارم امروز باران بیاید.
A: I really hope it rains today.
بله، منم همینطور.
B: Yeah, me too.
مکالمه پنجم – آب و هوا
به نظرت امروز روز خوبی نیست؟
A: Isn’t it a nice day?
واقعا که هست.
B: It really is.
به نظر ممکن است امروز باران بیاید.
A: It seems that it may rain today.
امیدوارم که بیاید.
B: Hopefully it will.
چطور؟
A: How come?
آسمان صاف پس از باران را دوست دارم.
B: I like how clear the sky gets after it rains.
منم اینگونه حس می کنم. بوی خیلی خوبی پس از باران می آید.
A: I feel the same way. It smells so good after it rains.
من مخصوصا هوای شب را وقتی باران می بارد دوست دارم.
B: I especially love the night air when it rains.
جدی؟ چرا؟
A: Really? Why?
ستاره ها پس از باران خیلی نزدیکتر به نظر می رسند.
B: The stars look so much closer after it rains.
واقعا دوست دارم که امروز باران بیاید.
A: I really want it to rain today.
بله، منم همینطور.
B: Yeah, so do I.
مکالمه ششم – آب و هوا
به نظرت بیرون هوا خوب نیست؟
A: Don’t you think it’s nice out?
بله، به نظرم هوا خوب است.
B: Yes, I think so too.
فکر کنم که باران بگیرد.
A: I think that it’s going to rain.
امیدوارم که باران بگیرد.
B: I hope that it does rain.
باران را دوست داری؟
A: You like the rain?
آسمان پس از باران خیلی صاف به نظر می رسد. خیلی دوستش دارم.
B: The sky looks so clean after it rains. I love it.
می فهمم. باران هوا را مطبوع تر می کند.
A: I understand. Rain does make it smell cleaner.
هوای شب را پس از باران بیشتر دوست دارم.
B: I love most how it is at night after it rains.
چطور؟
A: How come?
پس از باران ستاره ها را می توانی خیلی واضح تر ببینی.
B: You can see the stars so much more clearly after it rains.
خیلی دوست دارم امروز باران بگیرد.
A: I would love for it to rain today.
منم همینطور.
B: I would too.
مکالمه هفتم – آب و هوا
واقعا دوست دارم این آخر هفته به ساحل بروم.
A: I really want to go to the beach this weekend.
به نظر خوش بگذرد. هوا چطور خواهد بود؟
B: That sounds like fun. What’s the weather going to be like?
شنیدم که این آخر هفته هوا گرم است.
A: I heard that it’s going to be warm this weekend.
هوا مناسب در ساحل بودن خواهد بود؟
B: Is it going to be perfect beach weather?
فکر کنم.
A: I believe so.
خوبه. امیدوارم هوا این آخر هفته خنک نشود.
B: Good. I hope it doesn’t cool off this weekend.
موافقم. خیلی دوست دارم به ساحل بروم.
A: I know. I really want to go to the beach.
ولی خودت می دانی که هوای کالیفرنیا واقعا غیر قابل پیش بینی است.
B: But you know that California weather is really unpredictable.
راست می گویی. یک لحظه هوا گرم و لحظه ی دیگر هوا سرد است.
A: You’re right. One minute it’s hot, and then the next minute it’s cold.
ای کاش هوا همینطور که هست بماند.
B: I really wish the weather would just stay the same.
منم همینطور. در آن صورت می توانیم کارهایمان را جلوتر برنامه ریزی کنیم.
A: I do too. That way we can have our activities planned ahead of time.
بله، بدان شکل همه چیز آسان تر خواهد بود.
B: Yeah, that would make things a lot easier.
مکالمه هشتم – آب و هوا
دوست دارم این آخر هفته به ساحل بروم.
A: I would like to take a trip to the beach this weekend.
سفری به ساحل خوب خواهد بود. هوا چطور است؟
B: A trip to the beach would be fun. How is the weather going to be?
برمبنای پیش بینی آب و هوا، این آخر هفته هوا گرم خواهد بود.
A: The forecast says that it will be warm on the weekend.
پس فکر می کنی که هوا برای ساحل رفتن عالی باشد؟
B: So do you think it’ll be perfect weather for the beach?
به نظر که این طور خواهد بود.
A: It sounds like it will be.
واقعا امیدوارم که سرد نشود.
B: I really hope it doesn’t get cold.
همه چیز را خراب خواهد کرد، خیلی دوست دارم به ساحل بروم.
A: That would ruin things, I want to go so badly.
هوای کالیفرنیا غیر قابل پیش بینی است، هرگز نمی توانی مطمئن باشی.
B: The weather in California is unpredictable, so you never know.
درست است. هوا دائما در حال تغییر است.
A: That is true. The weather is constantly changing.
خوب می شد اگر هوا هرگز تغییر نمی کرد.
B: It would be nice if the weather would never change.
عالی است، اینطوری می توانیم زودتر برنامه ریزی کنیم.
A: That would be great, then we could plan things sooner.
بله. هوای قابل پیش بینی زندگی را آسان تر می کند.
B: True. Predictable weather would make life easier.
مکالمه نهم – آب و هوا
خوب می شود اگر زمانی در همین آخر هفته به ساحل برویم.
A: It would be nice to go to the beach sometime this weekend.
هوا چطور خواهد بود؟ من هم شاید بخواهم بروم.
B: What’s the weather going to be like? I may want to go too.
هوای این آخر هفته قرار است که گرم باشد.
A: The weather this weekend is supposed to be warm.
هوای خوبی برای ساحل رفتن خواهد بود؟
B: Will it be good beach weather?
فکر کنم.
A: I think it will be.
خوب نخواهد بود اگر این آخر هفته هوا سرد شود.
B: It wouldn’t be good if it got cold this weekend.
امیدوارم هوا گرم بماند، می خواهم که این سفر بدون نقص باشد.
A: I want this trip to be perfect, I hope it stays warm.
این هوای کالیفرنیا خیلی نا مطمئن است، غیر ممکن است که بدانی چه اتفاقی خواهد افتاد.
B: This California weather is so uncertain, it’s impossible to know what’ll happen.
می دانم، هر روز هوا به نظر متفاوت می رسد.
A: I know. Every day the weather seems different.
کاش که همیشه انقدر غیر قابل پیش بینی نبود.
B: I would love it if it wasn’t always so unpredictable.
بدان شکل برنامه ریزی برای ما آسان تر خواهد بود.
A: That would make it easier for us to make plans.
درسته. همه چیز آسان تر است وقتیکه می دانی هوا چطور خواهد بود.
B: I know. Things are easier when you know what the weather’s going to be like.
مکالمه روزمره زبان انگلیسی – تماس تلفنی با یک دوست
مکالمه اول – تماس تلفنی با یک دوست
سلام، ممکن است لطفا با آلیس صحبت کنم؟
A: Hello, may I speak to Alice please?
خودم هستم. چطوری؟
B: This is she. How’s it going?
تمام روز را داشتم باهات تماس می گرفتم.
A: I’ve been trying to call you all day.
ببخشید. داشتم نظافت می کردم.
B: Sorry about that. I was cleaning up.
عیب ندارد.
A: It’s okay.
خب درباره چی می خواستی صحبت کنی؟
B: So what were you calling me about?
هیچی، فقط می خواستم ببینم که دوست داری فردا را با هم بگذرونیم.
A: Oh, I just wanted to see if you wanted to hang out tomorrow.
حتما، دوست داری چکار کنیم؟
B: Sure, what did you want to do?
بریم یک فیلمی چیزی ببینیم.
A: Maybe we can go see a movie or something.
خوبه. باشه.
B: That sounds like fun. Let’s do it.
پس، فردا می بینمت.
A: I’ll see you tomorrow then.
می بینمت. خدا نگهدار.
B: See you then. Goodbye.
مکالمه دوم – تماس تلفنی با یک دوست
سلام، چطوری. آلیس آنجاست؟
A: Hi, how are you. Is Alice there?
خودمم. چه خبر؟
B: Speaking. What’s up?
چرا جواب تلفن را نمیدی؟
A: Why haven’t you answered the phone?
ببخشید، کار داشتم.
B: My bad, I had chores to do.
مشکلی نیست.
A: That’s all right.
چه کار داشتی؟
B: What was the reason for your call?
می خواهم که فردا با هم کاری کنیم.
A: I want to do something tomorrow with you.
خوبه. چی در نظر داری؟
B: Sounds good. What did you have in mind?
داشتم فکر می کردم که بریم یک فیلم ببینیم.
A: I was thinking about seeing a movie.
باشه، بریم.
B: Okay, let’s go see a movie.
پس تا فردا خداحافظ
A: Until then.
خداحافظ.
B: Talk to you later.
مکالمه سوم – تماس تلفنی با یک دوست
آلیس در دسترس است؟ [آیا آلیس هست؟]
A: Is Alice available?
خودم هستم.
B: You’re talking to her.
امروز صد بار باهات تماس گرفتم.
A: I’ve called you a hundred times today.
داشتم کاری انجام می دادم. عذر می خواهم.
B: I was busy doing something. I apologize.
مشکلی نیست.
A: No problem.
چیزی احتیاج داشتی؟
B: Did you need something?
دوست داری فردا جایی برویم؟
A: Did you want to do something tomorrow?
جای خاصی می خواهی بروی؟
B: Is there somewhere special you wanted to go?
سینما چطور است؟
A: How about a movie?
به نظر خوبه.
B: A movie sounds good.
پس، فردا باهام تماس بگیر.
A: Call me tomorrow then.
فردا می بینمت.
B: I will see you tomorrow.
مکالمه روزمره زبان انگلیسی – توصیف افراد
مکالمه اول – توصیف افراد
اون دختر جدید رو تو مدرسه دیدی؟
A: Have you seen the new girl in school?
نه، ندیدم.
B: No, I haven’t.
واقعا که زیباست.
A: She’s really pretty.
برایم توصیفش کن.
B: Describe her to me.
خیلی قد بلند نیست.
A: She’s not too tall.
خب، قدش چقدر است؟
B: Well, how tall is she?
دقیقا ۵ فوت است.
A: She’s about five feet even.
خب، چه شکلی است؟
B: What does she look like, though?
چشم های قهوه ای خیلی روشنی دارد.
A: She has pretty light brown eyes.
فکر کنم بدونم داری درباره کدام دختر صحبت می کنی.
B: I may know which girl you’re talking about.
پس او را دیده ای؟
A: So you have seen her around?
بله، دیدم.
B: Yes, I have.
مکالمه دوم – توصیف افراد
یک دختر جدید به مدرسه آمده است، او را دیده ای؟
A: There’s a new girl in school, have you seen her yet?
او را هنوز ندیده ام.
B: I haven’t seen her yet.
به نظرم او بسیار زیباست.
A: I think that she is very pretty.
از ظاهرش برایم بگو.
B: Tell me how she looks.
قد او کوتاه است.
A: She’s kind of short.
قدش چقدر است؟
B: What height is she?
او احتمالا در حدود ۵ فوت است.
A: She’s probably about five feet.
این خوب است، اما به من بگو او چه شکلی است.
B: That’s nice, but tell me what she looks like.
اولین چیزی که نظر مرا جلب کرد، چشمان قهوه ای زیبایش بود.
A: The first thing I noticed was her beautiful brown eyes.
فکر کنم قبلا با او برخوردی داشته ام.
B: I think I might’ve bumped into her before.
یعنی قبلا او را دیده ای؟
A: Are you telling me that you’ve seen her before?
فکر کنم.
B: I believe so.
مکالمه سوم – توصیف افراد
اون دختر جدید رو دیدی؟
A: Have you met the new girl?
نه، تو دیدی؟
B: No. Have you?
او یکی از زیبا ترین دختر های مدرسه است.
A: She’s one of the prettiest girls at the school.
چه شکلیه؟
B: What does she look like?
خیلی کوتاهه.
A: Well, she’s quite short.
فکر می کنی قدش چقدره؟
B: How tall would you say that she is?
بنظرم ۵ فوت بیشتر نباشه.
A: I would say she’s only five feet.
خصوصیات صورتش چطور؟
B: What about her facial features?
چشم های قهوه ای روشن کاملا زیبایی دارد.
A: She has light brown eyes, absolutely beautiful.
فکر کنم بدونم کی رو میگی.
B: I think I know who you’re talking about.
تا حالا دیدیش؟
A: Have you seen her?
آره فکر کنم.
B: I think that I have.
مکالمه روزمره زبان انگلیسی – ابراز نگرانی
مکالمه اول -ابراز نگرانی
چرا دیروز مدرسه نیامدی؟
A: Why weren’t you at school yesterday?
حالم زیاد خوب نبود.
B: I wasn’t really feeling well.
چی شده بود؟
A: What was wrong with you?
دلم درد می کرد.
B: My stomach was upset.
الان بهتری؟
A: Do you feel better now?
هنوز کامل خوب نشده ام.
B: I don’t really feel too well yet.
به چیزی نیاز داری که حالت را بهتر کند؟
A: Do you want anything to make you feel better?
نه، ممنون. دارو مصرف کرده ام.
B: No, thanks. I already took some medicine.
امیدوارم خوب بشی.
A: I hope you feel better
ممنون.
B: Thank you.
مکالمه دوم -ابراز نگرانی
به چه دلیل مدرسه نیامدی؟
A: What reason do you have for missing school?
مریض بودم.
B: I was sick.
چه مریضی ؟
A: How were you sick?
دل درد داشتم.
B: I had a stomachache.
بهتر شدی؟
A: Did it get any better?
هنوز حالم خوب نشده.
B: I’m still feeling under the weather.
دارویی برای دل دردت می خواهی؟
A: Would you like anything for your stomach?
یه چیزایی خوردم.
B: I took something earlier.
امیدوارم بهتر بشی.
A: Get better.
خیلی ممنون.
B: Thanks a lot.
مکالمه سوم -ابراز نگرانی
چرا دیروز مدرسه نرفتی؟
A: Why didn’t you go to school yesterday?
چون حالم بد بود خونه موندم.
B: I stayed home because I wasn’t feeling well.
مشکلت چی بود؟
A: What was your problem?
دلم درد می کرد.
B: My stomach was bothering me.
الان بهتری؟
A: Are you feeling any better?
هنوز یکم درد دارم.
B: I’m still feeling a little sick.
دارم میرم مغازه، پپتو بیزمول (داروی دل درد) برات بگیرم؟
A: I’m going to the store, would you like any Pepto Bismol?
نیازی نیست.
B: That’s okay.
امیدوارم بهتر بشی.
A: I hope you feel better.
ممنونم.
B: I’d appreciate that.
مکالمه روزمره زبان انگلیسی – ابراز خوشحالی
مکالمه اول -ابراز خوشحالی
خبر خوب را شنیدی؟
A: Did you hear the good news?
نه، نشنیدم.
B: No, I haven’t.
ترفیع گرفتم.
A: I got a promotion at my job.
واقعا؟
B: Did you really?
جدی می گم، خیلی هیجان زده ام.
A: Seriously, I am so excited.
خب، مبارک باشه.
B: Well, congratulations.
ممنون.
A: Thank you.
خیلی برات خوشحال شدم.
B: I’m so happy for you.
جدی می گی؟
A: Really?
بله، استحقاقش را داری.
B: Yes. You really deserved this.
واقعا؟
A: You think so?
بله، آفرین.
B: Yes. Good for you.
مکالمه دوم -ابراز خوشحالی
خبر خوب منو شنیدی؟
A: Have you heard my good news?
چیزی هنوز به من نگفتی.
B: You haven’t told me anything yet.
اوایل همین هفته در کارم ترفیع گرفتم.
A: I got a promotion at work earlier this week.
راست می گی؟
B: Is that right?
حقیقته. خیلی خوشحالم.
A: It’s the truth. I am really happy.
ترفیعت مبارک باشه.
B: Congratulations on your promotion.
خیلی ازت ممنونم.
A: Thank you very much.
خیلی برات خوشحالم.
B: I am really excited for you.
واقعا؟
A: Are you really?
جدی میگم. شایسته ی این ترفیع هستی.
B: I’m serious. You deserved this promotion.
واقعا اینطوری فکر می کنی؟
A: Is that what you really think?
بله.
B: Yes, I do.
مکالمه سوم -ابراز خوشحالی
بهت نگفتم چی شده، گفتم؟
A: I haven’t told you what happened yet, have I?
من که چیزی نشنیدم.
B: I haven’t heard anything.
رییسم ترفیعی بهم پیشنهاد کرد و من هم قبول کردم.
A: My boss offered me a promotion, and I took it.
جدی می گی؟
B: Are you serious?
بله، خیلی هم هیجان دارم.
A: Yes, I am really excited.
عالیه، مبارک باشه.
B: That’s great. Congratulations.
ممنونم.
A: I appreciate that.
نمی دونی که چقدر برایت خوشحالم.
B: You have no idea how happy I am for you.
واقعا؟
A: For real?
می دونم که بهترین گزینه برای آن ترفیع بودی. جدی میگم.
B: I believe you were the best choice for that promotion. I really do.