ضرب المثل (۲)
You can not wash a black a more white
که زنگی به شستن نگردد سفید.
You can not catch old birds with chaff.
عنقا را به دام نتوان گرفت.
You must lie on the bed you have made
خود کرده را تدبیر نیست.
You are a back seat driver
کنار گود نشستی و می گویی لنگش کن.
You may know by a handful the whole sack
مشت نمونه خروار است.
You can not burn the candle at both ends
نی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.
You can’t dance at two weddings.
با یک دست نمی توان دو هندوانه بر داشت.
You can’t mend a broken egg
آب رفته به جوی بر نگردد.
You can not sell the cow and drink the milk
نی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.
You buy land, you buy stones, you buy meat, you buy bones
گنج بی مار و گل بی خار نیست.
You can not get blood out of stone.
از آب کره نتوان گرفت.
Your love will be in my heart at all times.
اگر مرگم به نامردی نگیرد مرا مهر تو در دل جاودانی ست
و گر عمرم به ناکامی سر آید تو را دارم که مرگم زندگانی ست
Your wish is my command
از تو به یک اشارت از ما به سر دویدن.
جسم و جان و هر چه هستم آن توست حکم و فرمان جملگی فرمان توست
You must grin and bear it
باید بسوزی و بسازی.
You can’t see the wood for the trees.
آنقدر سمن است که یاسمن پیدا نیست.
You can’t make bricks without straw
با دست خالی نمی توان کاری انجام داد.
You can not get a quart into a pin pot
نمی توان بحر را در کوزه ریخت.
You are responsible for you
هر کس ضامن دوزخ و بهشت خویش است.
You can’t please everyone.
همه را نمی توان از خود راضی نگه داشت.
You cannot unscrambles eggs.
کاری است گذشته، سبویی است شکسته.
You cannot teach an old dog new tricks
پیر را تعلیم دادن مشکل است.
You cannot make a silk purse out of a sow’s ear
از تخم مرغ پشم نتوان چید.
You should never judge a book by its cover.
از روی ظاهر نباید قضاوت کرد.
ما برون را ننگریم و قال را ما درون را بنگریم و حال را
You have to crawl before you can walk.
قبل از راه رفتن باید خزیدن رایاد گرفت.
You can catch more flies with honey than you can with vinegar
هر کاری راهی دارد.
W, w
When it rains, it pours
چو بد آید هر چه آید بد شود.
بدبختی نمی آید وقتی هم می آید پشت سر هم می آید.
Whatever happens is for the best
هر چه پیش آید خوش آید.
Whoever knocks on a door and persists will be allowed in
گفت پیغمبر که چون کوبی دری
عاقبت زان در برون آید سری
Where there is muck, there’s luck/brass
آدم پولدار شانس هم دارد.
When the cat’s away the mice will play
ماه درخشنده چون پنهان شود شب پرّه بازیگر میدان شود
What is done can’t be undone.
آب رفته به جوی برنگردد، گذشته ها گذشته است.
When in Rome do as the Romans do
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.
Where there is a will, there is a way
خواستن، توانستن است.