اصطلاحات کاربردی در زبان انگلیسی
این پست را نیز به اصطلاحات انگلیسی اختصاص میدهیم تا این بخش از موضوعات “سایت آموزش دیالوگ” نیز پربارتر شود. نظرات زیادی از شما «دوستداران زبان انگلیسی» دریافت میکنم که باعث میشود انگیزه و تلاش بنده برای ادامه کار و بهتر شدن مطالب سایت بیشتر شود. از همه این عزیزان تشکر میکنم.
باز هم به مانند پست قبلی تعداد قابل توجهی از اصطلاحات کاربردی در زبان انگلیسی را ارائه میدهم سعی کنید به عنوان یک تنوع در آموزش های خود این اصطلاحات (Idioms) را مرور کنید و فرا بگیرید.
برای تسلط کامل به زبان انگلیسی لازم است شما علاوه بر دانستن گرامر ، برای درک متون و مخصوصا بهبود مکالمات خود با اصطلاحات زبان انگلیسی آشنا باشید و بتوانید آز آنها استفاده کنید. در این پست ۵۲ اصطلاح انگلیسی برای شما زبان آموزان عزیز قرار میدهم.
در حقیقت | As a matter of fact |
به عنوان یک توریست | As a tourist |
تا آنجا که من می دانم | As far as I know |
همان طور که بهت گفتم | As I told you |
طبق معمول | As usual |
همان طور که می دانی | As you know |
هر طور راحت تری | As you please |
به هر قیمتی که شده | At any cost |
در نگاه اول | At first appearance |
بالاخره پدرش راضی شد | At last her dad went along with that |
در سن نه سالگی | At the age of nine |
در حال حاضر ، اکنون ، حالا | At the moment |
بزن به چاک ، برو پی کارت | Away with you |
مراقب باش ، مواظب باش | Be careful |
راحت باش (باشید) ، آسوده باش | Be comfortable |
خونسرد باش | Bee cool |
صبور باش | Be patient |
مودب باش | Be polite |
ساکت باش | Be quiet |
مختصر ، توضیح بدهید | Be short in your remarks |
ساکت باش | Be silent |
مُفید باش | Be useful |
آب از آسیاب افتادن | Become free of danger |
چه باور کنی چه نکنی | Believe it or not |
اگر در پارک یکدیگر را ببینیم بهتر است | Better if we meet in the park |
بهتر است که دیر بشه تا اصلا نشه | Better late than never |
بهتر است (مشاجره را ) تمومش کنیم | Better to cut it |
مَرد که گریه نمی کنه | Big boys don’t cry |
زبانت را گاز بگیر | Bite your tongue |
هر دوتا تون ، هر دو ی شما | Both of you |
پراکنده شوید | Break up |
حساب حسابِ کاکا برادر | Business is business |
ولی از آن گذشته | But that aside |
اما از طرفی هم زیاد بی ربط نمی گویید | But, then again you are not too far |
کَره از شیر ساخته می شود | Butter is made from milk |
دیگه حرف نزن | Button your lip |
هوایی ، از طریق هوا | By air |
بر حسب اتفاق | By any chance |
شانسی ، اتفاقی | By chance |
از روی علاقه ، قبلا | By heart |
زمینی | By land |
اشتباها | By mistake |
ابدا ، به هیچ وجه ، به هیچ طریق (وسیله) | By no means |
دریایی ، از طریق دریا | By sea |
به لطف خدا | By the grace of God |
راستی | By the way |
به من زنگ بزن | Call me back |
لغو کردن ، کنسل کردن | Call of |
می تونم روت حساب کنم؟ | ? Can I count on you |
می تونم برسونمت ؟ (با ماشین) | ?Can I give you a lift |
می تونم برسونمت؟ ( با موتور یا دوچرخه) | ?Can I give you a ride |
می تونم پیغام بگذارم؟ | ?Can I leave a message |
امیدوارم این پست آموزش اصطلاحات زبان انگلیسی نیز برای شما عزیزان مفید واقع شود. در پست های بعدی قسمت اصطلاحات انگلیسی به مرور زبان کامل تر می شود تا زبان آموزان عزیز بیشتر بتوانند استفاده کنند.
به دلیل اهمیت بسیار فراوان آموزش زبان انگلیسی و اینکه یادگیری زبان انگلیسی به یک ضرورت تبدیل شده است و کمبود سایت های خوب و مفید در این زمینه ، تمامی تلاش خود را خواهم کرد تا با آموزش های متنوع و با کیفیت و برتر سایت آموزش زبان انگلیسی دیالوگ ، به یکی از سایت های مفید زبان انگلیسی با آموزش های رایگان تبدیل شود. منتظر نظرات سازنده شما عزیزان هستم.
شهریور ۲۰, ۱۳۹۶
عالی بود.مرسی
شهریور ۲۰, ۱۳۹۶
Thanks a lot