کلمات و اصطلاحات فیلم سازی و سینما – انگلیسی به فارسی
اچ کات: همه ی فیلم های انگلیسی و هالیوودی را بارها و بارها دیدیم و ممکن است برای خیلی از افراد پیش آمده باشد که با کلمه یا اصطلاح یا واژه ای در تیتراژ و تیزر فیلم مورد علاقه ایشان رو به شده باشند که معنی آن را نمی دانند.
امروز برای شما مجموعه ای از واژگان و معانی کلمات کاربردی در دنیای سینما و صنعت فیلم سازی را به صورت انگلیسی به فارسی آماده کرده ایم که بتوانید دایره لغاتی و دانسته های انگلیسی خود را در خصوص این صنعت پرکار جهانی گسترش دهید. در ادامه اصطلاحات سینمایی و کلمات مربوط به فیلمسازی را بررسی خواهیم کرد.
ژانر ها و دسته بندی موضوعی فیلم ها و سریال ها در زبان انگلیسی:
فیلم های کابویی:western
فیلم خانوادگی:home movie
فیلم ترسناک: horror movie
فیلم موزیکال:musical
فیلم مستند:documentary
فیلم صامت: silent film
فیلم های رزمی و کاراته ای:martial arts movie
فیلم اکشن :Action
فیلم ماجراجویی : Adventure
فیلم کمدی : Comedy
فیلم جنایی و گانگستری: Crime & Gangster
فیلم درام (زندگینامه): Drama
فیلم حماسی و تاریخی: Epic/historical
فیلم ترسناک: Horror
فیلم علمی تخیلی: Sci-fi or Science fiction
حرفه ها و مشاغل مربوط به صنعت فیلم سازی و سینما:
اصطلاحات سینمایی – مشاغل و حرفه ها
Director
کارگردان
Writer
نویسنده
Producer
تهیه کننده
Executive producer
سرمایه گذار
Director of photography
مدیر فیلمبرداری
Production designer
طراح تولید
Editor
تدوین
Music
موسیقی
Costume designer
طراح صحنه و لباس
CO-producer
همکار تهیه کننده
Casting
انتخاب بازیگر
Unit production manager
واحد مدیر تولید
First assistant director
دستیار اول کارگردان
Second assistant director
دستیار دوم کارگردان
Post production supervisor
ناظر پس تولید
Music suc pervisor
ناظر موسیقی
Cast (in order of appearance)
عوامل در نمایش
Stunt coordinator
هماهنگ کننده بدلکار
Carter stand-in
بدلکار هنرپیشه
Set dresser
صحنه آرا
Property master
متصدی اثاثیه روی صحنه
Art department production assistant
دستیارتولید حوزه هنری
First assistant camera
دستیار اول فیلمبردار
Additional First assistant camera
دستیار اول فیلمبردار اضافه شده
Second assistant camera
دستیار دوم فیلمبردار
Digital imaging technicians
متخصص فنی تصاویر دیجیتالی
Still photographer
عکاس
Steadicam operators
اپراتور یا متصدی ثبات دوربین
Jib arm operator
اپراتور یا متصدی دسته متحرک
Jib arm assistant
دستیار دسته متحرک
Aerial photography provided by
فیلمبردار هوایی آماده
Helicopter pilot
خلبان هلیکوپتر
Aerial camera operator
دستیار دوربین هوایی
Aerial photography technician
متخصص فنی فیلمبردار هوایی
Sound mixer
ترکیب کننده صدا
Boom operator
اپراتور یا متصدی بوم صدا
Gaffer
دستیار تنظیم نور
Best boy electric
شاگرد برق دهنده
Key grips
راهنما طرز گرفتن وسایل
Best boy Grip
شاگرد طرز گرفتن وسایل
Makeup & Hair department head
سرپرست گروه چهره پردازی و آرایشگری
Key makeup & hair
راهنما چهره پرداز و آرایشگری
Additional makeup & hair
چهره پرداز و آرایشگر اضافه شده
Wardrobe supervisor
سرپرست قفسه لباس
Set costumers
گروه خیاط لباس
Script supervisor
منشی صحنه
Production coordinator
هماهنگ کننده تولید
Set production assistants
گروه دستیار تولید
Location scout
اکتشاف تعیین محل
Transportation
حمل و نقل
Mechanic
مکانیک وسایل نقلیه
Casting associate
دستیار انتخاب بازیگر
Extras casting
سیاهی لشگر
Craft service
خدمه شناور یا قایق
Studio teacher
دبیر
Assistant editors
دستیار تدوینگر
Recording mixer & sound supervisor
ناظر صدا و ضبط میکس
Dialogue editor
تدوینگر مکالمه
Sound effects editor
تدوینگر افکت های صوتی
Additional ADR
صداهای ضبط شده در استودیو
ADR mixer
ترکیب کننده صداهای استودیویی
Foley recorded at
ضبط فولی در
Foley mixer
میکس فولی
Foley artist
هنرمند فولی
Foley supervisor
ناظر فولی
Digital intermediate by
Ditital intermediate colorist
تنظیم رنگ میانی دیجیتالی
Additional colorist
نقاش اضافه شده
Digital intermediate conform editor
تدوینگر تطبیق میانی دیجیتالی
Digital intermediate producer,lit post
مجری محاسبه قراردادن نور
VFX supervisor
سرپرست جلوه های ویژه
Digital compositors
ترکیب کننده دیجیتالی
Executive producer,lit post
تهیه کننده اجرایی تولید ، قراردادن نور
Storyboard artist
هنرمند نقاش داستان
SONGS
آواز
Written by
نوشته توسط
Performed by
اجرا توسط
Published by
انتشار توسط
Main titles by
عنوان اصلی توسط
End credits by
اعتبار پایانی توسط
Cameras supplied by
تهیه کننده دوربین ها توسط
Eclipse camera system supplied by
سیستم تهیه دوربین ها توسط
Production and legal affairs
ساخت و مالک حقوقی
Clearances
اجازه نامه و تائید صلاحیت و ترخیص
Insurance services
خدمات دهنده بیمه
Insurance
بیمه
Payroll services
خدمات پرداخت حقوق
Script clearance research
منشی بررسی تائید صلاحیت و اجازه نامه
Back stage Camera
تصویر بردار پشت صحنه
Production manager
مدیر تولید
جملات و مکالمات روزمره ی مربوط به سینما و فیلم:
اصطلاحات سینمایی – مکالمات روزمره
۱- امشب بریم سینما، باشه؟
Let’s go to the pictures tonight, shall we?
۲- نمیدانستم عاشق سینمایی!
I did not know you are a movie freak/buff!
۳- تو زیاد سینما میری، نه؟
You are a movie-goer, aren’t you?
۴- چه جور فیلم هایی دوست داری؟
What kinds of movies do you like?
۵- شنیدم سینما ایران فیلم خوبی رو پرده داره.
I hear there is a good movie an at Iran Cinema?
۶- این سینما چه فیلمی گذاشته؟
The box office is open from 9 A.M.
۷- گیشه فروش بلیط از ساعت ۹ صبح باز است.
This film was a box-office success.
۸- تا حالا تو فیلم بازی کردی؟
Have you ever played in film?
۹- کی نقش جیمز باند را بازی می کنه؟
Who is playing the role of James Bond?
۱۰- صحنه های بزن بزن(جنگی) را دوست داری؟
Do you like the fight scenes?
۱۱- مطمئنم فیلم پایان خوشی داره.
I am sure the film will have a happy ending.
۱۲- ای کاش این فیلم زیر نویس انگلیسی داشت.
I wish this film had English subtitles!
۱۳- دوبله شده این فیلم را دیدی؟
Have you seen the dubbed version?
۱۴- بیشتر فیلم های کاراته ای بد دوبله می شوند.
Most martial arts movies are poorly dubbed.
۱۵- تا اسامی بازیگران فیلم شروع شد، همه از سینما بیرون رفتند.
Everyone left as soon as the credits came up?
۱۵- واقعا می خواهی در سینما کار کنی؟
Do you really want to work in the movies.
۱۶- فیلمبرداری شش ماه طول کشید.
Filming lasted six months.
۱۷- این فیلم در سال ۱۹۹۱ برنده جایزه اُسکار شد.
This film won the Oscar in 1991.
۱۸- فیلمانه فوق العاده است.
The script is great.
۱۹- در جشنواره فیلم امسال شرکت می کنی؟
Will you attend this year’s film festival?
۲۰- من با سانسور موافق نیستم.
I don’t really approve of censorship.
۲۱- فیلم های آمریکایی پر از خشونت است.
There is too much violence in American movies.
۲۲-برای صحنه های شلوغ از صدها سیاهی لشکر استفاده کردند.
They used hundreds of extras for the crowd scenes.
۲۳- کار انتخاب هنر پیشگان هنوز تموم نشده است.
They haven’t finished casting yet.
۲۴- در آن فیلم بازی فوق العاده ای از خود نشان داد.
She gave a brilliant performance in that film.
۲۵- سینما ایران فیلم «بر باد رفته» نشان می دهد.
The Iran Cinema is showing” Gone whit the wind”
۲۶- تا چراغ ها خاموش شد، تماشاچیان فریاد کشیدند.
The audience shouted as the lights went off.
تیر ۱۸, ۱۳۹۸
مطلب کاملی بود بخصوص دسته بندیشده بود. ممنون
بهمن ۲۱, ۱۳۹۸
فعل Set در سینما به چه معنی است؟ در مقابل فعل های shot و film….
تیر ۲۹, ۱۴۰۱
یعنی صحنه.
مثلا set designer یعنی طراح صحنه.
یا مثلا costume یعنی لباس یک هنرپیشه در فیلم یا تئاتر یا لباس یک شخص در یک مراسم یا نمایش مثلا لباس هالووین.
عبارت costume designer هم یعنی طراح لباس.
تیر ۷, ۱۳۹۹
بهترین و حرفه ای
تیر ۲۲, ۱۳۹۹
قطعاً شما تو کار خودتون بهترینید خدا خیرتون بده
مرداد ۱۴, ۱۳۹۹
با عرض سلام و وقت بخیر
عالی بود با تشکر از زحمات شما
مهر ۱۹, ۱۳۹۹
Script reading کردن یه فیام یعنی چی؟
فروردین ۲۹, ۱۴۰۰
خوندن فیلمنامه
دی ۳۰, ۱۳۹۹
ممنون کارتون عالیه، فقط بیزحمت ترجمه مورد شش و هفت رو اصلاح بفرمایید.
اردیبهشت ۲۶, ۱۴۰۲
وقتی بعد از اتمام فیلم زیر cast مینویسه “in order of appearance” یعنی فیلم بر اساس واقعیته؟؟