اعضا و روابط خانوادگی و خویشاوندی- انگلیسی به فارسی+مکالمه
نسبت های خانوادگی و فردی مردان- انگلیسی
در این تصویر نسبت های فردی و خانوادگی مردان را می بینیم و نقش های خانوادگی آنان را بررسی می کنیم.
نسبت های خانوادگی و فردی بانوان- انگلیسی
در این بخش نسبت های فردی و خانوادگی خانم ها و بانوان را خواهیم دید و بررسی خواهیم کرد.
نسبت های خانوادگی و خویشاوندی- انگلیسی به فارسی
Aunt
عمه، خاله
Brother
برادر، داداش
Brother-in-law
برادر زن، برادر شوهر، شوهر خواهر، باجناق
Cousin
دختر/پسر عمو، دختر/پسر عمه، دختر/پسر خاله، دختر/پسر دایی
Daughter
(فرزند) دختر
Ex-husband
شوهر سابق
Ex-wife
زن سابق
Father
پدر
Father-in-law
پدر زن، پدر شوهر
Fiancé
(مرد) نامزد
Fiancée
(زن) نامزد
Great grandfather
پدر جد
Great grandmother
مادر جد
Granddaughter
نوه (دختر)
Grandfather
پدر بزرگ
Grandmother
مادر بزرگ
Grandson
نوه (پسر)
Mother
مادر
Mother-in-law
مادر زن، مادر شوهر
Nephew
(پسر) خواهر زاده، (پسر) برادرزاده
Parent
والد، پدر، مادر
Parents
والدین، پدر و مادر
Sibling
خواهر یا برادر
Sister
خواهر
Sister-in-law
خواهر شوهر، خواهر زن، زن برادر، جاری
Son
(فرزند) پسر
Spouse
همسر (زن یا شوهر)
Step-brother
نا برادری، برادر ناتنی
Step-daughter
نا دختری
Step-father
نا پدری
Step-mother
زن بابا، نا مادری
Step-sister
نا خواهری، خواهر ناتنی
Step-son
نا پسری
Uncle
عمو، دایی
عبارات و کلمات مربوط به روابط خویشاوندی و خانوادگی
blood relation
خویشاوندی نسبی
dependent
تحت تکفل
distant relatives
اقوام دور، فامیل دور
elder
بزرگتر (سنی)
to be expecting a baby
باردار بودن
family
خانواده
generation
نسل
married
متاهل
niece
دختر خواهر یا برادر
pedigree
شجره نامه
provider
نان آور
relation
نسبت، خویشی
relative
خویشاوند، فامیل
near relatives
خویشاوندان نزدیک، فامیل نزدیک
single
مجرد
مکالمات روزمره با موضوعات خانوادگی و خویشاوندی
مکالمات شماره ۱
*به هنگام معرفی و برای اولین بار می گوئیم:
Nice to meet you
“از آشنایی تان خوشوقتم”
*هنگامی کسی را برای مدت طولانی ندیدین:
long time no see
خیلی وقته ندیدمتون
*هرگاه دوست یا آشنایی را پس از مدتها ببینیم به او می گوئیم:
Nice to see you
“از دیدنت خوشحالم”
*هرگاه دوستی را ببنیم و با او مدتی صحبت کنیم و در پایان صحبت و به هنگام خداحافظی می گوئیم.
It was nice seeing you
“از دیدنت خوشحال شدم”
مکالمات شماره۲
۱: What’s your family like?
خانواده ات را چگونه توصیف می کنی؟
۲: I have a very big family. A mom, a dad, a grandma, two grandpas, an older brother, two younger sisters, one dog,and one goldfish.
من یک خانواده خیلی بزرگ دارم.مادرم، پدرم،مادر بزرگم،دوتا بابا بزرگ، بردار بزرگترم، دو تا خواهر کوچکتر، یک سگ و یک ماهی طلایی
۱: Wow, that is big! Do you live in a house or an apartment?
عجب!! خیلی بزرگ است! آیا شما در خانه یا آپارتمان زندگی می کنید؟
۲: We live in a house. Our grandparents live far away. What about your family? Do you have any brothers or sisters?
ما در خانه زندگی می کنیم.خانواده (پدری یا مادری) ما دور تر از ما زندگی می کنند.خانواده شما چطور؟ آیا شما هیچ خواهر یا برادر دارید؟
I have got a small family. It’s just my mom, my younger sister, my cat, and me. We live in an apartment in the center of town
من یک خانواده کوچک دارم. فقط مادرم، خواهر کوچکترم، گربه ام و خودم. ما در یک آپارتمان در مرکز شهر زندگی می کنیم.
۲: What does your mom do?
مادرت چکار می کند؟(چکاره است؟)
۱: She’s a lawyer. She is thirty years old and she works very hard for us.
او وکیل است.او ۳۰ ساله است و خیلی سخت برای ما کار می کند
۲: It sounds like you have a nice family.
همچین (انگار) به نظر می رسد شما خانواده خوبی دارید
۱: You too, maybe I can meet them sometime!
همچنین شما. شاید من توانستم بعضی اوقات آنها را ملاقات کنم
۲: Sure, I want to meet your cat too!
حتما.همچنین من می خواهم گربه شما را ملاقات کنم
تیر ۳۰, ۱۳۹۸
چه کامل بود واقعا. ممنون از تصاویر و توضیحات کاملتون
تیر ۳۰, ۱۳۹۸
خواهش میکنم
خرداد ۱۹, ۱۴۰۱
چقدرم زیبایی