چگونه به زبان انگلیسی احساساتمان را بیان کنیم؟

 احساسات در انگلیسی یکی از بخش های مهم این زبان است که مثل اکثر زبان ها کاربرد زیادی در مکالمه های روزمره دارد، و برای بیان احساسات در انگلیسی می توانیم از همه زمان ها از جمله زمان حال ساده و گذشته ساده استفاده کنیم. در اکثر مواقع هم اتفاق می افتد که از زمان حال استمراری برای بیان احساسات استفاده می شود. ما در این درس به طور کامل به مکالمه های مربوط به احساسات می پردازیم و تمام احساسات کاربردی در زندگی روزمره را با روش های صحبت درباره آنها را در اختیار شما قرار می دهیم.

چگونه به زبان انگلیسی احساساتمان را بیان کنیم؟

این درس به دو بخش تقسیم می شود.

۱- دایره لغت احساسات

۲- مکالمه احساسات

 دایره لغت احساسات

hot

داغ

cold

سرد

thirsty

تشنه

hungry

گشنه / گرسنه

starving

خیلی گشنه /شبیه قحطی زده ها

full / satisfied

سیر

sleepy

خواب آلود

disgusted

منزجر / متنفر

calm

آرام / راحت / خونسرد

uncomfortable

ناراحت / مضطرب

nervous

عصبی

in pain

دردمند / درد دار

sick

مریض / بیمار

worried

نگران

well

سرحال / خوب

relieved

آسوده خاطر / خوشحال

hurt

زخمی / آسیب دیده

lonely

تنهای تنها و غمگین

in love

 عاشق

sad

افسرده / غمگین

homesick

دلتنگ خانه / دل تنگ

proud

سر افراز / مفتخر

excited

هیجان زده

scared / afraid

ترسیده / وحشت زده

terrified

دست پاچه / خیلی وحشت زده

embarrassed

پریشان / آشفته

humiliated

خیلی پریشان

bored

کلافه / کم حوصله / کسل

confused

گیج / منگ

frustrated

نا امید / درمانده / سردرگم

upset

ناراحت / غمگین

angry

خشمگین / عصبانی

furious

خیلی عصبانی / از کوره در رفته

surprised

شگفت زده / متعجب

happy

خوشحال / شاد

overjoyed

خیلی خیلی خوشحال

tired

خسته

exhausted

خیلی خسته / نیمه جون

  راه های صحبت درباره احساسات در انگلیسی

برای پرسیدن حس حال کسی از این سؤال استفاده میکنیم و به روش های زیر به آنها جواب می دهیم.

سؤال ها

How are you doing / feeling?

How do you feel?

چه احساسی داری؟ چطوری؟

How is she – he doing / feeling?

How does she feel?

چه احساسی داره؟ / حالش چطوره؟

جواب ها

I am – I`m well.

خوبم. / سرحالم.

I am – I`m feeling frustrated.

I feel frustrated.

احساس سردر گمی دارم.

She is – She`s hungry.

گشنست.

I am – I`m feeling hungry.

She feels hungry.

احساس گشنگی داره.

 

 نکته: بعد از این جواب ها از اصطلاح (how about you) برای پرسیدن احساسات طرف مقابل استفاده میکنیم.

مثال:

A: How are you doing?

چطوری؟

B: I`m hungry. How about you?

گشنمه. تو چطور؟

A: I`m hungry and thirsty too.

هم گشنمه هم تشنه ام.

 مکالمه های بیشتر درباره احساسات در زبان انگلیسی

Do you ever feel homesick?

تا حالا احساس غربت و دلتنگی کردی؟/ اصلا احساس دلتنگی می کنی؟

What makes you feel frustrated?

چه چیزی تو رو سر در گم میکنه؟


نویسنده: رضا

A distant tour begins with one step… سفري به طول هزارفرسنگ با يك گام آغاز مي شود...

انتشار این نوشته در

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *



کلیه حقوق متعلق به وب سایت سرای عالی ترجمه می باشد. - © Hcot.IR & استفاده از مطالب با ذکر نام و لینک سرای عالی ترجمه مجاز می باشد.