انواع قید
انواع قید
q
قید:
صفت، اسم را توصیف می کند ولی قید، کلمات دیگر مخصوصاً فعل را توصیف می کند.
مثال:
The clever students usually speak perfectly. |
He finished the work quickly. |
چون کلمۀ perfectly فعل speak را و کلمۀ quickly فعل finished را توصیف می کنند، قید جمله می باشند.
انواع قید: | Kinds of Adverbs: |
انواع قید:
قید در زبان انگلیسی بر هفت نوع است:
قید زمان: | Adverb of Time: |
قید زمان:
قید زمان، زمان وقوع کار را دلالت می کند و محل آن در آخر جملات است و در حالت تأکید، در اول جمله به کار می رود.
مثال:
They saw the postman along a road yesterday. |
Tomorrow, they will leave Iran. |
قیدهای زمان مانند at last, soon, just, still, already قبل از فعل اصلی به کار می روند.
مثال:
قبلاً این فیلم را دیده ام. | I have already seen this film. |
قید مکان: | Adverb of Place: |
قید مکان:
محل وقوع کار را قید مکان نامند. مانند school, cinema, England, inside, somewhere, there, here
محل قید مکان در جمله قبل از قید زمان است.
مثال:
We saw Betty at the school yesterday. |
اگر جمله دارای فعل حرکتی مانند come و go باشد، قید مکان، مثل مفعول بعد از فعل حرکتی به کار می رود.
مثال:
She drove to the village slowly last week. |
قید زمان و مکان کوچک تر، قبل از قید زمان و مکان بزرگ تر به کار می روند.
مثال:
He was born at 7:00 p.m. on Sunday, in June 1964. |
She lives in a garden in a small village in England. |
قیدهای تکرار: | Frequency Adverbs: |
قیدهای تکرار:
قیدهای تکرار درصد وقوع انجام کار را نشان می دهندو محل قرار گرفتن آنها در جمله، بعد از فعل کمکی و قبل از فعل اصلی می باشد.
مثال:
He can always swim in cold water. |
قیدهای تکرار به شرح زیر می باشند:
معمولاً | usually | همیشه | always |
همیشه | ever | عموماً | generally |
به ندرت | seldom | گاهی اوقات | sometimes |
به ندرت | rarely | بارها، مکرراً | frequently |
به ندرت | scarcely | گاه گاهی | occasionally |
هرگز | never | اغلب | often |
قید حالت یا کیفیت: | Adverb of Manner: |
قید حالت یا کیفیت:
قید حالت فعل را توصیف می کند و برای ساختن آن به آخر صفت ly اضافه می کنند.
مثال:
معنی | قید | معنی | صفت |
به آهستگی | slowly | آهسته | slow |
به سرعت | quickly | سریع | quick |
عااقلانه | wisely | عاقل | wise |
به آسانی | easily | آسان | easy |
بطور بد | badly | بد | bad |
قید good می شود well و صفات hard, fast, late, early, low, soon,straight, enough, loud برای تبدیل شدن به قید حالت، تغییری نمیکنند (ly نمیگیرند)؛ هم صفت هستند و هم قید، اگر اسم را توصیف کنند، صفت هستند و اگر فعل را توصیف کنند، قید می باشند.
مثال:
برادرم، آزمون دشواری را گذراند، زیرا با جدیت درس خوانده بود. | My brother passed a hard examination because he had studied hard. |
q
اگردر جمله ای به hard پسوند ly اضافه کنیم، آن جمله منفی می شود.
مثال:
او کار نمی کند. | He works hardly. |
محل قید حالت در جملات انگلیسی بعد از مفعول جمله است.
مثال:
Mary is playing the piano skilfully. |
کلمات زیر با وجودیکه به ly ختم می شوند، صفت هستند نه قید.
lovely, lonely, manly, friendly.fatherly
مثال:
او شخص مهربانی است. | He is a friendly person. |
قیود استفهامی: | Interrogative Adverbs: |
قیود استفهامی:
این قیود برای سؤال و پرسش به کار می روند و عبارتند از کلماتی مانند Where, when, why, how و غیره.
محل قیدهای استفهامی در اول جملات سؤالی است.
مثال:
Why does Betty behave badly? |
Where did Mary go yesterday? |
باید به این نکته توجه داشت که اگرقیدهای استفهامی why, how, where, when بین جمله یا جملاتی به کار روند، آنها را قید ربط نامند و این گونه جملات سؤالی نیستند و نیازی به علانت سؤال ندارند.
مثال:
This is the house where my family live. |
I don’t know why Mary behaves badly. |
قیود تأکید: | :Intensive Adverbs |
قیود تأکید:
این قیدها بیشتر جنبۀ تأکید دارند. پاره ای از آنها عبارتند از:
just, even, at least, only, really, at most, too, etc.
مثال:
He should study at least two hours every day. |
I can help only the poor. |
He will come here too. |
قید های کمیت یا مقدار: | Adverb of Quantity: |
قید های کمیت یا مقدار:
قید کمیت، مقدار و اندازه را می رساند.تعدادی از این قیدها عبارتند از:
much, very, almost, only, partly, rather, little, a little, as, too, so, quite, fairly, yet, already, either, also, enough, as well, any, longer, any more, still, etc.
مثال:
He runs very quickly. |
They are quite interesting. |
I try much. |
این نوع قیود، زمانی با قید دیگر (جملۀ اول ، مثال بالا)، گاهی با یک صفت (جملۀ دوم) و گاهی با یک فعل (جملۀ سوم) همراه است.