تفاوت بین retain و remain
گاها در ترجمه فارسی، معانی لغات retain و remain ممکن است شبیه به هم به نظر برسد و استفاده از این لغات را در جایگاه مناسب و صحیح دچار مشکل کند. این دو لغت اگر چه در ظاهر تشابه معنایی دارند اما معمولا کاربرد آن ها کاملا متفاوت است. Retain معمولا به معنی نگه داشتن چیزی و یا حفظ کردن چیزی است مثلا: I throw away my things but retained the important stuff. یعنی من وسایلم را دور ریختم اما چیزهای مهم رو نگه داشتم. Remain معمولا به معنی باقی...
تفاوت بین slop و steep
کلمه slope به معنی بلندی، شیب، تپه و سربالایی است و معمولا به عنوان اسم بکار برده می شود درصورتیکه کلمه steep صفت است و به معنی شیب تند و سربالایی تند است. به تعریف این دکلمه و مثال های زیر توجه کنید: Slope: An area of ground that tends evenly upward or downward. Steep: a near-vertical gradient; having a sharp slope. مثال: The slope of this line is 0.5. It’s a very steep...
تفاوت بین کلمات lose و loose
یکی از مواردی که زبان آموزان مخصوصا در هنگام نوشتن جملات انگلیسی گاها اشتباه می کنند، کلمات lose و loose هستند. این دو کلمه دارای تلفظ متفاوت هستند و معانی آن ها نیز کاملا متفاوت است: loose: [luːs] به معنی شل، سست، ضعیف و معمولا یک صفت است که برای توصیف اجسام استفاده می شود مثلا: I lost weight and now all my clothes are too loose. لاغر شدم و الان تمام لباس هایم برایم گشاد است. lose: [luːz] فعل است و به معنی ۱- شکست خوردن و ۲- از دست...
تفاوت few و little
A few به معنی کمی، اندک و … برای اسامی قابل شمارش به کار می رود. زمانی که شما قصد دارید به تعداد کمی (قابل شمارش) از چیزی اشاره کنید. I have a few glasses. Few معنی این کلمه در قسمت بالا توضیح داده شد با این تفاوت که معمولا هنگامی که این عبارت بدون A بیاید، منظور تعدادی کم و ناکافی از چیزی است. – we have few apples in the kitchen. (ما تعداد کمی سیب در آشپزخانه داریم و این تعداد کافی نیست) – we have a few apples in the kitchen. (ما...
حال استمراری- present continuous
ساختار زمان حال استمراری: برای استفاده از جمله های حال استمراری می توان آن ها را به شکل زیر بکار برد: ing+ افعال to be+ فاعل مثلا: I am buying a car. مفرد خبری I am buying. You are buying. She is buying. He is buying. It is buying. منفی I am not buying a car. You are not buying a car. She is not buying a car. He is not buying a car. It is not buying a car. سوالی Am I buying a car? Is she buying a car? Is he buying a car? Is it buying...
تفاوت beside و except
دو کلمه beside و except اگرچه تقریبا دارای ترجمه یکسانی در فارسی هستند و هردوی آن ها معمولا “بجز” ترجمه می شود اما در واقع هرگز نمیتوان آن ها را به جای هم بکار برد. کاربرد این دو لغت بصورت زیر است: Except: در مواقعی استفاده می شود که شرایط یکسان برای همه اتفاق افتاده بجز(به استثنای) یک چیز خاص است. مثلا: All the students came except John. همه دانش آموزان امده بودند بجز جان(جان نیامده بود). I can play all instrumentals except piano. من...
اشتباهات متداول infect و inflict
دو لغت پرکاربرد که به لحاظ تشابه املایی گاها بجای یکدیگر بکار برده می شوند infect و inflict هستند. Infect به معنی سرایت کردن، عفونت کردن و الوده کردن است و معمولا برای انتقال بیماری ها و ویروس ها بکار برده می شود. مثلا: people who were infected with cholera. مردمی که به وبا دچار شده بودند(آلوده شده بودند). sometimes cholera can infect the water supply. بعضی مواقع وبا می تواند منبع آب را آلوده کند. Inflict به معنی تحمیل کردن و...
تمام معانی کلمه pretty
ترجمه کلمه pretty به معنی زیبا و قشنگ معمولا برای زبان اموزان مانوس و آشنا هست اما ترجمه و معنی پرکاربرد دیگر این کلمه. نسبتا، نسبتا زیاد است. Pretty= زیبا و قشنگ: this is a pretty flower. این یک گل زیبا است. sun set at the beach is very pretty. غروب آفتاب در ساحل بسیار زیبا است. Pretty= نسبتا، نسبتا زیاد I am pretty hungry. من نسبتا گرسنه ام. I am pretty sure you are telling the truth. من تقریبا مطمئنم که تو داری حقیقت رو...
زمان گذشته ساده-simple past
گذشته ساده همانطور که از اسم گرامر مشخص هست در مورد گذشته توضیح می دهد البته گذشته ای که این شرایط را داشته باشد: اتفاق یا عملی که در گذشته انجام و کامل شده یا تمام شده باشد ( معمولا زمان را هم بیان می کنیم): I went to cinema last Friday. من جمعه گذشته به سینما رفتم. اتفاق یا عملی که در گذشته برای مدت طولانی ادامه داشته است: I worked for the police force more than 12 years. من بیش از ۱۲ سال برای نیروی پلیس کار کردم. چطور فعل جمله را...
زمان گذشته استمرای- past continues
زمان گذشته استمرای گذشته استمراری زمانی را در گذشته نشان می دهد که یک اتفاق یا عملی به شکل ادامه دار یا مستمر در یک بازه زمانی شکل گرفته باشد. از کاربردهای اصلی این ساختار : توضیح در مورد عملی که مدتی در گذشته ادامه یافته ( معمولا در مورد بازه زمانی مستقیما صحبت می کنیم): I was watching movie all the night. من تمام طول شب را فیلم می دیدم. هنگامی که عملی در حال انجام بوده است و عمل یا اتفاقی آن را قطع کرده است. While I was calling,...