جملات کاربردی انگلیسی در سفر

جملات کاربردی انگلیسی در سفر

در هتل

این عمل در ابتدای اقامت در هتل انجام می شود ، وقتی شما اتاق رزرو کردید با این برای گرفتن کلید ثبت نام کنید .
What is the earliest time we can check in at your hotel ? Q
نزدیکترین زمان برای ثبت نام اتاق هتل کی هست ؟

این عمل در پایان اقامت شما انجام می شود وقتی شما تسویه می کنید ، هزینه هتل را می پردازید و کلید را تحویل می دهید .

Do not forget to turn in your key when you check out
یادتان نرود که هنگام تسویه حساب کلیدها را تحویل دهید .

تماس تلفنی که توسط هتل به منظور بیدارباش برای رسیدن به یک جلسه یا پرواز برقرار می شود . شما می توانید تماس بیدارباش را از پذیرش درخواست کنید .

I do not want to miss my flight tomorrow , so I am going to ask for a wake up call at 5 am
نمی خواهم پرواز را از دست بدهم بنابراین می خواهم در خواست تماس بیدار بااش در ساعت ۵ صبح را بدهم .

در فرودگاه

به برخاستن هواپیما از زمین و شروع سفر می گویند .

What time does your plane take off tomorrow ? Q
فردا چه ساعتی هواپیمایتان بر می خیزد ؟

وقتی در یک فرودگاه توقف می کنید و هواپیمایتان را برای رسیدن به مقصد نهایی عوض می کنید .

Mary has had a long day . she had a layover in Newyork on her way home to Boston
ماری روزی طولانی داشته است . او در نیویورک برای رسیدن به خانه اش در بوستون توقفی داشته است .

پروازی که در اواخر شب انجام می شود و بعد از صبح به مقصد می رسد .

The cheapest and most convenient flights across the Unitedstates are usually red – eyes
ارزانترین و راحت ترین پروازها به مقصد ایالات متحده معمولا پرواز شب هستند.

در وسایل حمل و نقل عمومی

 

به معنی سوار شدن در قطار یا مترو است  .

Instead of hailing a cab , you should hop on the subway to get to 42nd street
به جای تاکسی خبر کردن ، سریع سوار مترو شو تا به خیابان چهل و دوم برسی .

کرایه ، مقداری پول برای گرفتن بلیط مترو یا اتوبوس است .

The fare for one ride on the T in Boston is $ 2.50
کرایه مترو در بوستون ۲٫۵ دلار است .

این نام نشان دهنده مسیری است که یک متروی خاص در نیویورک حرکت می کند .

Where can I get an uptown train ?Q
کجا می توانم سوار قطار بالا شهر شوم ؟

تاکسی گرفتن ، با خبر کردن راننده تاکسی برای سوار شدن در آن

It is almost impossible to hail a cab when It rains
معمولا در زمانهای بارش باران تاکسی گرفتن غیر ممکن است .

اصطلاحات عمومی و واژگان سفر

 

به رها شدن از زندگی روزمره و شروع یک سفر می گویند .

I have been working too hard this summer . I really need to get away
من تمام طول تابستان را سخت کار کردم و نیاز به یک استراحت دارم .
به زمانی می گویند که در مسافرت هستید و دلتان برای خانه تنگ شده باشد .

The kid was homesick after two weeks at camb
آن بچه بعد از دو هفته اقامت در اردوگاه دلش برای خانه تنگ شده بود .

مکانی که معمولا کسی به آنجا سفر نمی کند و دور افتاده است .

I do not like to visit the usual tourist attractions . I prefer to go to places that are off the beaten path
من زیاد به جاذبه های توریستی شناخته شده علاقه ندارم . ترجیح می دهم به مکانهای دور افتاده سفر کنم .

سبک سفر کردن ، بدون بار و بنه مسافرت کردن

If you go hiking this summer , remember to travel light
اگر این تابستان قصد رفتن به پیاده روی داری ، بدون بار و بنه برو .

واژه های سفر و مسافرت در انگلیسی

واژه های سفر و مسافرت در انگلیسی معادلهای گوناگونی دارد . توجه داشته باشید که هم این کلمات استفاده و معانی دیگری دارند و هم اینکه کلمات دیگری نیز در خصوص سفر و مسافرت در انگلیسی استفاده می شود ,ولی معمولا اینها رایج ترین هستند .

سفر – مسافرت کردن ( خیلی کلی )                                        Travel

سفر – مسافرت – زمان سفر ( از یک جا به جای دیگر )               Journey

سفر کوتاه – گشت ( برای کار یا تفریح )                                  Trip

تور – گردش – گشت ( به ویژه برای بازدید از شهرها )                  Tour

سفر – مسافرت ( دریایی یا فضایی معمولا طولانی )                        Voyage


نویسنده: رضا

A distant tour begins with one step… سفري به طول هزارفرسنگ با يك گام آغاز مي شود...

انتشار این نوشته در

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *



کلیه حقوق متعلق به وب سایت سرای عالی ترجمه می باشد. - © Hcot.IR & استفاده از مطالب با ذکر نام و لینک سرای عالی ترجمه مجاز می باشد.