راهبرد آموزش زبان انگلیسی

راهبرد آموزش زبان انگلیسی

بهترین روش آموزش زبان انگلیسی کدام است؟

برای یادگیری هر موضوعی بایستی از آن موضوع ورودی‌هایی داشته باشیم. برای پاسخ به این پرسش نخست بایستی دو عبارت داده ورودی واقعی و داده‌ی ورودی بیهوده را در ارتباط با زبان تعریف نماییم.

داده‌ی ورودی واقعی چیست؟

داده‌ی ورودی واقعی، آن دسته از خواندنی‌ها و شنیدنی‌هایی است که برای شما گیرا و پرمعنی باشد. به‌عنوان نمونه همه‌ی ما در کودکی برنامه‌هایی کودکانه در تلویزیون دیده‌ایم که خاطره‌ی زیبای آن هنوز یادمان هست. می‌توانیم کتاب داستان آن برنامه را به زبان دلخواه خود تهیه‌کرده و آن را مورد مطالعه قرار دهیم. نیز اگر بر فرض به مطالب مرتبط با موفقیت گرایش داریم می‌توانیم سخنرانی‌های استادان برتر این زمینه را دریافت کرده و به آن‌ها با دقت گوش دهیم.

داده‌ی ورودی بیهوده چیست؟

داده‌ی ورودی بیهوده دربرگیرنده‌ی مطالبی است که دست‌کم یکی از دو شرط روبرو برای آن برقرار باشد: ۱- برای شما گیرا نباشد، و ۲- کارایی قابل توجهی بر یادگیری شما نداشته باشند (یا حتی کارایی منفی داشته باشند). به‌عنوان نمونه‌ای که شرط نخست در آن برقرار باشد بیشتر کتاب‌های آموزش زبان انگلیسی و گرامر برای خیلی‌ها گیرا نیستند. خیلی‌ها تنها از روی پیشنهاد استاد خود یا افراد دیگر خود را ناگزیر به خواندن این‌گونه کتاب‌ها می‌دانند درحالی‌که هیچ گرایشی به خواندن آن ندارند. برای نمونه‌ای که شرط دوم در آن برقرار باشد می‌توان به یادگیری انگلیسی از راه گوش دادن به آهنگ انگلیسی اشاره کرد. این روش شاید برای خیلی‌ها گیرا باشد ولی یادگیری زبان انگلیسی بدین روش به‌شدت پیشنهاد نمی‌شود (در نوشتارهای بعدی چرایی آن را به شما خواهیم گفت).

بهترین روش آموزش زبان انگلیسی

اکنون به پرسش آغازین برمی‌گردیم. در دیدگاه بنده، کارآمدترین راهبرد در یادگیری زبان انگلیسی روشی است که بر پایه‌ی قرارگرفتن در برابر اندازه‌ی بالای داده‌های ورودی واقعی باشد. اگرچه من این را رد نمی‌کنم که در آغاز راه یادگیری زبان، شاید ناچار باشیم با مطالبی آغاز کنیم که گیرا نیستند.

هنگامی‌که خود را در برابر اندازه بالایی از داده‌های ورودی واقعی قرار می‌دهید، دایره‌ی واژه و گیرایی شما نسبت به زبان دلخواه بالا خواهد رفت و می‌توانید از آن همچون پایه‌ای برای ساختن دیگر مهارت‌های مرتبط با زبان استفاده کنید. بنده هم با توجه به تجربیات خودم و هم با توجه به پژوهش‌های فراوانی که در رابطه با فراگیری زبان خوانده‌ام کاملاً به این روش باور دارم. اگر ما گیرایی خوبی نسبت به زبان جدید به دست آورده باشیم، نیز دایره‌ی واژه‌ی بایسته‌ای را در خود پرورانده باشیم، توانایی ابراز کردن خود به روشی طبیعی و روشن در زبان جدید به‌سادگی می‌تواند بالا برود. از طرفی دیگر اگر زبان جدید را با پرداختنی بیش‌ازحد معمول به گرامر (همان رویکردی که بیشتر روش‌های قدیمی به گرامر دارند) آغاز کنیم دیر یا زود متوجه می‌شویم که سال‌هاست انگلیسی تمرین می‌کنیم و گرامر می‌خوانیم ولی هنوز در به‌کارگیری درست ساده‌ترین زمان فعلی یعنی حال ساده مشکل داریم.

آیا از روز نخست به زبان انگلیسی صحبت کنیم؟

در این روش برخلاف روش‌های معمول ما از روز نخست انتظار نداریم که دانشجو انگلیسی گفتگو کند. در واقع پیشنهاد می‌کنیم که همان‌گونه که یک بچه بدون سخن گفتن زبان مادری خود را یاد می‌گیرد، دانشجو نیز تا لحظه‌ای که احساس خاطرجمعی نسبت به سخن گفتن به دست نیاورده از سخن گفتن به زبان جدید خودداری کند.

پیشنهاد پایانی

بنابراین پیشنهاد پایانی ما به شما این است که تا آنجایی که می‌توانید خود را در برابر داده‌های ورودی واقعی قرار دهید. با به کار بردن این روش خیلی وقت‌ها می‌توانید با یک تیر دو نشان بزنید. برای نمونه هنگامی‌که در حال ورزش و پیاده‌روی هستید، می‌توانید توگوشی خود را در گوشتان قرار داده و به مطالب گیرا در زبان انگلیسی گوش کنید.


نویسنده: رضا

A distant tour begins with one step… سفري به طول هزارفرسنگ با يك گام آغاز مي شود...

انتشار این نوشته در

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *



کلیه حقوق متعلق به وب سایت سرای عالی ترجمه می باشد. - © Hcot.IR & استفاده از مطالب با ذکر نام و لینک سرای عالی ترجمه مجاز می باشد.